Web Analytics Made Easy - Statcounter

تهران- ایرنا- «کلمبوس» به رغم گرفتاری در شعارزدگی و ضعف های مفرطی که به خاطر ساخت شتابان دامنگیر آن شده با مدد جذابیت های بصری می کوشد تصویری مجزا و متضاد با توهماتِ شیفتگان مهاجرت را برای مخاطبانش تداعی کند.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، اسامی آشنا که بازیشان را دوست داریم، کارگردانی که کم و بیش می شناسیم و قبولش داریم و تبلیغاتی که ما را به امید دیدن فیلمی متفاوت به سینما می کشاند و در پایان حسی ناخوشایند از هدر دادن زمان و هزینه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این داستان آشنا و تکراری، روایت بسیاری از مخاطبان سینما و فیلم بین های علاقمند و حرفه ای این روزهای سینمای ایران است.
از نگاه طیفی از منتقدان، اکنون بسیاری از فیلم های روی پرده به سینما رفتن نمی ارزد و شبیه گول خوردن مجدد است. بعضی هم می گویند وضعیت سینمای ایران از باب تولیدات را می توان گرفتاری در نوعی محتوای یخ زده و سوژه های فریز شده دید.
نکته مهمی که این نوشته و سایر نوشته هایی از این دست سعی بر تاکید و توجه بر آن دارد، اصل تاثیرگذاری و ماندگاری است؛ به این معنی که این فیلم ها به سرعت ساخته شده، روی پرده می آیند و اکران می شوند و به سرعت هم فراموش می شوند. نکته مهم این است که خدشه این آثار بر فرهنگ و هنر جامعه به این سرعت پاک شدنی نیست و اثرات آن شاید حتی تا نسل بعدی وجود داشته باشد. ضمن این که براساس دیدگاه برخی منتقدان و آنچه در ابتدا ذکر شد، این گول خوردنِ مخاطب با بازیگر، کارگردان و تیزر فیلم تا جایی ادامه می یابد و ابدی نیست و در نهایت در مرحله ای که بی اعتمادی برای مخاطب درونی شود، دیگر اشتیاق برای فیلم دیدن به حداقل می رسد و این رخداد، اتفاق خوشانیدی نخواهد بود.

** به کجا چنین شتابان؟
کلمبوس فیلمی کمدی به کارگردانی «هاتف علیمردانی» (متولد 1355) ساخته سال 1397 است. داستان فیلم همان کلیشه قدیمی تقبیح غرب و مهاجرت به آن است؛ قصه برباد رفتن آرزوها و مثال عینی برای «از اینجا رانده و از آنجا مانده»؛ داستان خانواده ای دو نیم شده که نیمی رفته اند و نیم دیگر در سودای رفتن و نبود اراده برای دل کندن، جا مانده اند.
کلمبوس فیلمی است که در سال 97 ساخته شده، در سال 97 اتمام یافته و در سال 97 هم اکران شده است. نه لزوما همیشه و همه جا اما یکی از ویژگی های قابل پیش بینی در این گونه فیلم ها که با شتابی اینچنین ساخته و اکران می شوند، کمبود کیفیت و نقایص متعدد در فیلمنامه است، همچنان که این فیلم نیز از این نقطه ضعف بشدت رنج می برد.
اصولا در بهترین تولیدات سینما که شانس برگزیده شدن در آلبوم تاریخی را دارند نه لزوما همیشه اما عمدتا زمانِ صرف شده برای ارتقای کیفی اثر، یکی از مولفه های مهم و اثرگذار است؛ به صورتی که در این گونه از فیلم ها زمانی طولانی مصروف پیش تولید، تولید، تدوین و ... می شود و این مراحل به سرعت رخ نمی دهد، چراکه کیفیت را به کمیت و زمان تولید اثر ارجحیت می دهند.
کلمبوس از نگاهی فیلمی سفارشی و سیاسی است که تلاش کرده سیاست زدگی را پشت شوخی های نه چندان بامزه و جدید خود پنهان کند. شاید به همین دلیل، زمانِ کوتاه تولید تا اکران آن اصلا عجیب نیست؛ همانطور که خوش ساخت نبودن و محتوای پایین آن اصلا عجیب نیست. بر اساس آنچه گفته شد برخی از منتقدان در نکوهش این گونه آثار از اصطلاح «بساز و بفروش» استفاده می کنند که همانند بار منفی این اصطلاح در صنعت ساختمان سازی دقیقا به همان عجله و بی کیفیتی در تولید اثر انگشت می گذارند.
نگاهی به کارنامه علیمردانی در دهه نود و فیلم های «به خاطر پونه» (1391)، نمردن به وقت شهریور» (1392)، «کوچه بی نام» (1393)، «هفت ماهگی» (1394) و «آباجان» (1395)، نشان از دغدغه اجتماعی کارگردان دارد و این تغییر جهت یکباره ی وی به کمدی، آن هم کمدی ای که همانند سایر نسخه های ایرانی کمتر مولفه هایی از کمدی فاخر و اصیل دارد، قابل تامل است.
در ادامه باید گفت که ضعف فیلمنامه در این فیلم چنان ویژگی بارزی است که برخی منتقدان را بر آن داشته تا چنین تحلیل کنند که این فیلم اساسا فاقد فیلمنامه بوده است. شتابزدگی و عجله برای اکران سریع فیلم باعث شده تا با اثری نپخته و خام که طبیعتا به مذاق مخاطب خوش نمی آید مواجهه شویم؛ اثری که شاید اگر کامل پخته می شد، طعم بهتری داشت.
در نهایت، حضور «سعید پورصمیمی» از بازیگران پیشکسوت سینما که سابقه حضور در این گونه فیلم های کمدی را ندارد نیز یکی دیگر از علامت های سوال منتقدان فیلم است؛ سوالی که به دنبال جوابی برای چرایی حضور بازیگران اینچنین در فیلم های متوسط رو به پایین است.

**نیاز به آسیب شناسی سینما
همانطور که گفته شد کلمبوس فیلمی سفارشی است و اساسا فیلم های این چنین خیلی با دل و جان و روح ساخته نمی شود، بدقواره می گردد و اهمال های زیادی در انتقال مفهوم و محتوا دارد. کلمبوس فیلمی است که تار آن ایدئولوژی ناسیونالیستی و پود و زمینه اصلی آن شعار «مرگ بر آمریکا» است و همه چیز این فیلم، حول این شعار ایدئولوژیک می چرخد؛ همه موقعیت ها، سوژه ها و دیالوگ ها. فیلی که سعی در بر حذر داشتن از مهاجرت با درشت نمایی مشکلات آن داشته و به طرزی اغراق آمیز به نقد آن می پردازد اما به دلیل عدم پرداخت مناسب و افراط در برشمردن مشکلات، شعارگونه می شود. در نتیجه نه تنها در بیان مقصود خود موفق نیست که به طوری معکوس بر ذهن می نشیند و در نهایت وجهه خالی از محتوا از زندگی ایرانی را نمایش می دهد.
آنچه در روند چنین فیلم هایی بیش از همه باعث تاسف است، مشارکت روزافزون اهالی هنر در ساخت و تهیه این سبک فیلم ها است. برخی عقیده دارند که ناامید شدن از هنرپیشگان معنایی ندارد و نباید آنان را سرزنش کرد و باید به سلیقه و انتخابشان احترام گذاشت. این فلسفه البته در معنا و محتوای خود کاملا درست است اما مساله نگران و ناراحت کننده افزایش شمار هنرپیشگان و اسامی با کارنامه های درخشان در این آثار است که این مساله نیاز جدی به آسیب شناسی دارد و دیگر در قالب سلیقه فردی قابل توجیه و قبول نیست.
حضور «فرهاد اصلانی» با سابقه ای درخشان در کارنامه بازیگری و همچنین همکاری با کارگردان این فیلم در نقشی غیرجذاب، برای بسیاری خوشایند نیست. اصلانی در همکاری قبلی خود با علیمردانی در فیلم «به خاطر پونه» نقش همسری معتاد به شیشه را داشت که اعتیاد مرز بین واقعیت و توهم را در زندگی اش به شدت کمرنگ ساخته بود؛ فیلمی که تحسین مخاطبان را به همراه داشت ضمن این که در آن فیلم نیز با «هانیه توسلی» همبازی بود. خاطره ای رنگ باخته که امروز و در کلمبوس، ردی از آن را نمی توان یافت.

**بهشت ساختنی است نه یافتنی
از معدود نکات مثبت فیلم می توان به جذابیت های بصری و محل فیلمبردای در ایران اشاره کرد؛ خانه ای قدیمی و نوستالژیک که اگرچه خود این اِلِمان نیز به کلیشه ای نخ نما در سینمای ایران بدل شده اما معماری قدیمی ایرانی هنوز هم یکی از عناصر جذاب در قاب نقره ای است.
اگرچه فیلم از شعارزدگی و افراط در بیان معانی رنج می برد اما آینه تمام نمای بسیاری از مردم این سرزمین است که خارج از مرزهای ایران و به ویژه آمریکا را بهشتی در ذهن تصور می کنند؛ بهشتی که برای زندگی در آنجا نه محدودیت و خط قرمزی وجود دارد و نه زحمت و تلاشی نیاز نیست. در نتیجه خود را به آب و آتش می زنند تا به آنجا برسند. کلمبوس با نگاهی کاریکاتوروار اشاره ای دارد به خفت ها و مصایبی که در این جهانی بینی و برای این گونه از مردم مطرح می شود؛ انسان های متوهمی که در قمار مهاجرت از پیش بازنده هستند و کوچکترین شجاعتی برای ماندن و تغییر دادن ندارند. انسان هایی که نه به دنبال ساختن بهشت که به غلط به دنبال یافتن آن هستند.
پژوهش**س.ب**9279

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعی فیلم کلمبوس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۷۱۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | عملیات دیدنی نمایشی جنگنده‌های پیشرفته روسیه در دل آسمان

261 33

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903260

دیگر خبرها

  • یک مصاحبه جذاب با کیلین مورفی درباره فیلم «چیزهای کوچک مانند این»
  • رانندگی با مرسدس میباخ S680 دوازده سیلندر، تجمل با چاشنی پویایی (+عکس)
  • عکس| ستاره محروم فرانسه بازیگر شد!
  • هافبک محروم یوونتوس بازیگر شد!
  • حرکات نمایشی و تحقیرآمیز که داور را عصبانی کرد! / فیلم
  • طلا هفته معاملاتی جدید را در محدوده مثبت آغاز می‌کند؟ / شتاب بیت‌کوین با افت آمار اشتغال
  • ببینید | عملیات دیدنی نمایشی جنگنده‌های پیشرفته روسیه در دل آسمان
  • (ویدئو) روایت مهناز افشار از شکست و سرخوردگی پس از مهاجرت
  • پروژه های عمرانی شهرستان دشتی شتاب می گیرد
  • شتاب فراری برای عرضه مدل‌های جدید